جدول جو
جدول جو

معنی شرح حال - جستجوی لغت در جدول جو

شرح حال
سرگذشت
تصویری از شرح حال
تصویر شرح حال
فرهنگ واژه فارسی سره
شرح حال
اتوبیوگرافی، بیوگرافی، حسب حال، سرگذشت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عرض حال
تصویر عرض حال
نامه ای که به دادگاه می نویسند و در آن تظلم می کنند، دادخواست
فرهنگ فارسی عمید
(عَ ضِ)
درخواست و استدعا. (ناظم الاطباء). دادخواست. شکایت، ورقه ای که درخواست یا شکایت خود را در آن نویسند. (فرهنگ فارسی معین). درخواست نامه. عریضه. قسه. شکوائیه. و رجوع به عرض الحال شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از در حال
تصویر در حال
فورا فی الحال هماندم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تر حال
تصویر تر حال
فراروی (کوچ) دیدین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عرض حال
تصویر عرض حال
دادخواست
فرهنگ واژه فارسی سره
از ریز مقامات موسیقی، شتر+حال، تکه ای سازی مربوط به نی
فرهنگ گویش مازندرانی
ریز مقام، کرد+حال، همان چپون حال است که تکه ای است مربوط
فرهنگ گویش مازندرانی